سرنوشت شوم (قسمت اول) آندرس اسکوبار؛ کسی که گل به خودی زد و کشته شد
تاریخ انتشار: ۷ مرداد ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۹۱۱۸۷۱
مدافع بدشانس تیم ملی کلمبیا در جام جهانی یک گل به خودی زد و وقتی به کشورش برگشت، کشته شد.
به گزارش شریان نیوز،برای بسیاری از علاقهمندان به دنیای فوتبال هنوز هم وقتی صحبت از جام جهانی ۱۹۹۴ آمریکا میشود، یک نام در ذهنشان تداعی میشود: آندرس اسکوبار. مدافع بدشانس تیم ملی کلمبیا در این جام یک گل به خودی زد و وقتی به کشورش برگشت، کشته شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با شروع بازی این تیم میزبان بود که بر زمین مسلط نشان داد. در همان دقیقه ۳۴ هم توپ جان هارکس که از سمت چپ ارسال شد به طور ناخواسته به آندرس اسکوبار، مدافع تیم ملی کلمبیا برخورد تا با یک گل به خودی، وضعیت کلمبیا را سختتر هم کند. آن گل، اولین گل به خودیای بود که اسکوبار در طول دوران حرفهای اش وارد دروازه خودی میکرد. اتفاقی که البته هرگز تصورش را هم نمیکرد اینقدر برایش گران تمام خواهد شد. کلمبیا در آن بازی هرگز موفق به سلطه بر بازی نشد... ماتورانا، سرمربیشان، از کار استعفا کرد و از همان جام جهانی مستقیماً به اتلتیکومادرید رفت... کلمبیا ۴ روز بعد در سومین دیدارش برابر سوئیس ۲ بر صفر به برتری رسید و دست بر قضا اسکوبار، یکی از بهترین بازیکنان تیمش در آن دیدار بود.
برخلاف بقیه، اسکوبار فرار نکرد
بعد از اینکه کلمبیا از جام جهانی حذف شد، بازیکنان این تیم چمدانهایشان را بستند و هرکسی به جایی که میتوانست، پناه برد. اسکوبار، اما مدئین، شهر محل تولدش را انتخاب کرد. جایی که او از سال ۱۹۸۵ به این طرف پیراهن اتلتیکوناسیونال را به تن میکرد. «جنتلمن زمین فوتبال» که ۲۷ ساله شده بود، قرار بود به تیم میلان بپیوندد ولی در تصمیمی شجاعانه ابتدا تصمیم گرفت چند روزی را در کشور و شهر خودش سپری و استراحت کند. برخلاف بسیاری دیگر از بازیکنان تیم ملی کلمبیا که ترجیح داده بودند به کشورهای دیگر سفر کنند، اسکوبار جنتلمن با پذیرفتن مسئولیتها سعی کرد شرایط را در رسانهها توضیح دهد. او به «التی یمپو» گفت: «درست است که حذف شدیم ولی فرصتی فوق العاده و تجربهای بینظیر به دست آوردیم. از این فرصتها باز هم دست میدهد، چون زندگی قرار نیست در همین نقطه درجا بزند».
۲ ژوئیه، شب به نظر کاملاً آرام میرسید. آندرس اسکوبار شب را با دوستان و نامزدش، خانم دکتر پاملا کاسکاردو سپری میکرد. قرار شده بود این زوج ۵ ماه دیگر به ماه عسل بروند. ساعت ۳ صبح این بازیکن در پارکینگ دیسکوتک توسط ۴ نفر با اتومبیل احاطه میشود و بحث بالا میگیرد. ماجرای بحث به جام جهانی و عملکرد این بازیکن در جام مربوط میشود. بحث بالا میگیرد. دو مرد اسلحههایشان را بیرون میکشند. یکی از آنها یک خشاب کامل را روی اسکوبار خالی میکند. با هرتیری که از اسلحه شلیک میشود، اومبرتو کاسترو مونیوز، یکی از آن دو قاچاقچی مواد مخدر فریاد میکشد «گل». مدافع تیم ملی کلمبیا ۴۵ دقیقه بعد در بیمارستان جان میدهد؛ همان جایی که دوستانش در تیم ملی و در رأس آنها رنه ایگوئیتا آمده بودند تا شناسایی اش کنند. ایگوئیتا علاوه بر اینکه مثل اسکوبار ساکن شهر مدئین بود، همتیمی اش در اتلتیکو ناسیونال هم محسوب میشد.
بعد از آن واقعه سؤالات زیاد مطرح شد. آیا مرگ اسکوبار یکی از همان صحنههای عادی رخ داده در کشوری بود که در آن برهه روزی ۶۹ نفر کشته میشدند؟ آیا کشتن اسکوبار از سوی دو قاچاقچی یک تسویهحساب شخصی بود که روی پیروزی تیم ملی کلمبیا شرط هنگفتی بسته بودند؟ بعضیها هم میگفتند این مرگ انتقام دارودسته قاچاقچیان مدئین بود که روی یک پیروزی کافتروسها شرط بسته بودند. شایعه دیگری هم راه افتاده بود که دارودسته قاچاقچیان کالی هم از آن سو بازیکنان تیم ملی کلمبیا را تهدید کرده بود که اگر سه بازی را نبازند، از آنجا که این خلافکارها پول زیادی از دست میدهند، آنها را خواهد کشت.
تو یک خائن هستی
تحقیقات درباره مرگ اسکوبار خیلی سریع به جریان افتاد. مشخص شد که آن دو قاچاقچی همان شب در دیسکوتک با اسکوبار روبهرو شده و با گفتن «تو یک خائن هستی» سعی در تحریک مدافع تیم ملی کلمبیا داشتهاند. جایی که اسکوبار از آنها میخواهد احترام را حفظ کنند. کمی بعد هم که دیگر همه داستان پارکینگ را میدانند... همان روز کاسترو مونیوز، قاتل اسکوبار، دستگیر و ابتدا به ۴۳ سال و بعد به ۲۷ سال زندان محکوم شد. در عین شگفتی، اما او سال ۲۰۰۵ و فقط بعد از ۱۱ سال پشت میلهها بودن، به دلیل آنچه که رفتار خوب توصیف شد، از زندان آزاد شد. تصمیمی که خانواده اسکوبار آن را یک فاجعه توصیف کرده و گفتند: «با این تصمیم که مایه شرم کلمبیاست، آندرس دو بار کشته شد».
گاویریا
۲۰ هزار نفر از جمله سزار گاویریا، رئیس جمهور کلمبیا در مراسم ختم اسکوبار شرکت کردند. شهر مدئین هم سال ۲۰۰۲ مجسمه اش را ساخت و نامش را روی آن قرار داد. آندرس مردی از طبقه متوسط کلمبیا و پسر کارمند یک بانک بود. او برای اینکه جوانان مدئین در خیابانها به گروههای فاسد نپیوندند پرداختن به فوتبال را برایشان تسهیل بخشید. او هرگز از کاری که برای ارتقای نام کشورش مؤثر بود، چشمپوشی نمیکرد. مدافع آرام و «پاک» در زمین فوتبال، هر کریسمس به شهرش برمیگشت تا به کودکان بیبضاعت هدیه بدهد. سال ۲۰۱۴، خورخه برمودس، یکی از جانشینان اسکوبار در تیم ملی، فکر میلیونها کلمبیایی را اینطور توصیف کرد: «هرگز دست از فکر کردن به آندرس برنمیداریم. هر موفقیتی که کافتروسها به دست میآورند به نوعی به خاطر آندرس است». منبع: خبرورزشی
منبع: شریان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shariyan.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شریان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۹۱۱۸۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
داستان شفافیت؛ قسمت اول
به گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما، اولین قسمت از «داستان شفافیت»، سرنوشت طرحهای موسوم به شفافیت را در مجلس دهم و ماههای ابتدایی مجلس یازدهم روایت میکند.
ابراهیم اسدی بیدمشکی گزارش میدهد:
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی